در عجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند اما برای حسینی که آزاده زندگی کرد٬ میگریند.
حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.
من رقص دخترکان هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم زیرا که انها از روی عشق میرقصند و پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند .
♦♦♦♦♦
در بی کرانه زندگی دو چیز افسونم می کند:
آبی آسمان که می بینم و می دانم که نیست و
خدا که نمی بینم و می دانم که هست.
♦♦♦♦♦http://aksstak.loxblog.com♦♦♦♦♦
زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی بدنش را نشان نمی دهد.
♦♦♦♦♦
زن عشق می کارد و کینه درو می کند... برای ازدواجش در هر سنی اجازه ی ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی... او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی... او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی... او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد... او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی... او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر... و هر روز او متولد می شود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و می میرد... و قرن هاست که او عشق می کارد و گندم درو می کند چرا که در چین و شیار های صورت مردش به جای گذشت زمان، جوانی برباد رفته اش را می بیند و این ها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد... و این، رنج است.
نظرات شما عزیزان:

پاسخ: ممنون ساردین جون شما هم وبلاگت حرف نداشت هههههههه

عکساتــــــــ خیلیــــــ قشنگنـــــــــــ